معرفی رایج ترین معضلات اخلاق پزشکی
آیا وقتی میبینید تلاش برای درمان یک بیمار بیهوده است، باز هم ادامه میدهید؟ آیا برای تقویت روحیه بیمار، اطلاعات مربوط به تشخیص نهایی را از وی پنهان میکنید؟
بیش از 24000 پزشک به Medscape گفتند که در مورد این موضوع و سایر معضلات اخلاقی چه احساسی دارند. همراه با مداریو بمانید تا با رایجترین دوراهیهای اخلاقی در محیط درمانی آشنا شوید.
آیا وقتی میبینید تلاش برای درمان یک بیمار بیهوده است، باز هم ادامه میدهید؟
- بله. من بیماری را دیدهام که پس از احیای قلبی طولانی که به مدت 30 دقیقه ادامه داشت، به زندگی بازگشت، درحالیکه تصور میشد که تلاش برای احیای او بیهوده است.
- این کار زمان کافی را به اعضای خانواده بیمار میدهد تا به بالین او بیایند و با او وداع کنند.
- برخی از انواع درمان ممکن است زمان بیشتری در اختیار بیمار بگذارد تا آنچه را که میخواهد، پیش از مرگ انجام دهد.
- گاهی اوقات این تنها چیزی است که خانواده بیمار پیش از مرگ میخواهند.
- خیر. اگر از نظر پزشکی این کار درست نباشد، من به خانواده بیمار توصیه میکنم که درمان را کنار بگذارند.
- در این گونه موارد من به خانواده کمک میکنم که تصمیمی را بگیرند که برای بیمار بهتر است نه برای خودشان.
آیا باید امکانات کمیاب یا پرهزینه را به بیماران جوانتر اختصاص داد یا به بیماران سالمندی که قابل درمان هستند؟
- بله. معتقدم باید به فردی که امید به زندگی طولانیتری دارد توجه بیشتری شود.
- ما این کار را در سطح ملی با اختصاص نوبت برای پیوند اعضا انجام میدهیم.
- شرایط بحرانی مستلزم ارائه منابع براساس شانس زنده ماندن است.
- خیر. هیچ تضمینی وجود ندارد که افراد جوانتر عمر بیشتری داشته باشند یا «ارزشمندتر» باشند، ما نمیتوانیم این تصمیم را بگیریم.
- من با محروم کردن سالمندان از برخورداری از مراقبتهای درمانی به بهانه رسیدگی بیشتر و ارائه خدمات درمانی بهتر به جوانان مخالف هستم.
- به عنوان مثال، اگر هر دو فرد مسن و جوان بیمار من باشند، من به بیمار مسنتر که برای جامعه سودمند است کمک بیشتری میکنم تا یک جوان روانی که مرتکب قتل هم شده است.
- زندگی تمام انسانها گرانبهاست؛ این موضوع به سن و سال ربطی ندارد.
آیا انجام اقدامات غیرضروری به دلیل نگرانی از سوء رفتار قابل قبول است؟
- بله. اگر برای جلوگیری از سوء رفتار است، لازم است!
- تنها پس از مشخص شدن نتایج متوجه خواهید شد که «غیرضروری» بوده است.
- پزشکی یک علم دقیق نیست. همه ما میترسیم «چیزی را از دست بدهیم» و بعداً توسط وکلا مورد سوءاستفاده قرار بگیریم.
- خیر.«پزشکی تدافعی» بهانهای است برای نادیده گرفتن مسئولیتها و وظایف حرفهای و ریسک آنها.
- این کار غیرضروری و اتلاف انرژی است.
- ترس از خطر دعاوی حقوقی یک جنبش شرمآور است. اگر پزشکان میخواهند خطر را به حداقل برسانند، بهترین تصمیم را بگیرند و آن را کاملاً مستند کنند.
آیا برای تقویت روحیه بیمار، اطلاعات مربوط به تشخیص نهایی را از وی پنهان میکنید؟
- بله. امید را از دست ندهید که معجزه رخ میدهد.
- فقط خدا میداند که هر کسی تا چه زمانی زندگی خواهد کرد. من فکر میکنم ناامید کردن بیمار باعث مرگ او میشود.
- «کاملاً صادق» با بیماران میتواند مترادف «برخورد بیرحمانه» باشد.
- ما قطعاً همه چیز را نمیدانیم و از آینده خبر نداریم.
- خیر. عدم ارائه اطلاعات مهم به بیمار در انتخاب درمان یا مدیریت زندگی او ایجاد اشتباه میکند.
- میتوان حقیقت را در مورد تشخیص و پیشبینی روند بیماری، به شیوهای امیدوارانه ارائه کرد.
- اگر مرگ قریبالوقوع باشد، بیماران باید از عزت و شایستگی برخوردار باشند تا بتوانند در پایان زندگی تصمیمگیری درست کنند و آماده شوند.
- من هرگز اطلاعاتی را از بیمار «پنهان» نکردهام. با این حال، هرگز نمیتوان قدرت امید در یک انسان را دست کم گرفت.
آیا لاپوشانی یا اجتناب از افشای اشتباه درصورتیکه این اشتباه آسیبی به بیمار وارد نکند، قابل قبول است؟
- بله. اگر مطلقاً هیچ عارضه نامطلوبی وجود ندارد، چرا با بحث در مورد هر اشتباه جزئی، اعتماد بیمار به شایستگی خود را تضعیف کنم؟
- نیازی به افشای مسائل پیشپاافتاده نیست: خطاهایی تجویزی که توسط داروساز برطرف میشوند، مهم نیستند.
- فکر نمیکنم «بدون اشکال بودن» خیلی خوب باشد، بنابراین اگر هیچ اتفاقی رخ ندهد، فرق بین خوب و بد هم نامشخص خواهد بود.
- خطاهای سهوی بهانهای برای وکلای شاکی و بیماران مضطرب است.
- خیر. من باید به هر قیمتی صادق باشم. این اساس ارتباط پزشک با بیمار است.
- اتفاقی مانند تجویز داروی اشتباه حتی اگر هیچ ضرری نداشته باشد، برای بهبود مستمر کیفیت، ارزش گزارش کردن را دارد.
- بدون هیچ بهانه تراشی، همیشه حقیقت را بگویید. همیشه بیماران، از صداقت من قدردانی کردهاند.
آیا در موارد خاص خودکشی به کمک پزشک مجاز است؟
- بله. در مورد بیماری که در مرحله نهایی بیماری خود است، استفاده از کلمه «خودکشی» اشتباه است. در واقع، مرگ خودخواسته یک انتخاب است که بیمار به کمک آن تصمیم میگیرد که بر اثر بیماری بمیرد، یا به کمک پزشک، به زندگی خود پایان دهد.
- خواهرم بر اثر بیماری ALS فوت کرد. او رنج زیادی میبرد، فرزندانش هم رنج میبردند و من به عنوان یک پزشک برایم بسیار سخت بود که بتوانم آنها را در این وضعیت ببینم، چراکه او حتی قادر به بلعیدن یا نفس کشیدن بدون کمک نبود و درد شدیدی داشت و هیچ امیدی به آینده نداشت.
- به بیمارانی که در مرحله نهایی بیماری خود هستند و درمان، دیگر سودی برای آنها ندارد باید اجازه داده شود تا سرنوشت خود را به جای رنج بردن، به گونهای دیگر تعیین کنند.
- خیر. اصطلاح مناسب برای چنین اقدامی، قتل با کمک پزشک است.
- هرگز! ما قسم خوردیم که هیچ آسیبی به بیماران خود نرسانیم. ما شفادهنده هستیم نه قاتل یا شریک قتل.
- بهترین راه انجام مراقبتهای تسکینی مؤثر است.
اگر احساس میکردید شانس بهبودی بیمار وجود دارد، با وجود تمایل خانواده برای پایان دادن به درمان، آیا همچنان به درمان بیمار ادامه میدهید؟
- بله. مسئولیت من در قبال بیمار است نه خانواده او. اگر بیمار بخواهد به درمان خود ادامه دهد، این امر بر خواستههای خانواده او اولویت دارد.
- اگر احساس کنم یک بیمار شانس معقولی برای بهبود دارد، نظر کمیته اخلاق را دریافت میکنم یا از خانواده میخواهم که در صورت تمایل به پایان درمان، پزشک دیگری پیدا کنند.
- من برخلاف میل آنها عمل نمیکنم، اما به آنها توضیح میدهم که بیمار شانس بهبودی دارد.
- من یک بار چنین شرایطی را تجربه کردهام؛ زن جوان و سالمی اوردوز کرده بود و از دستگاه ونتیلاتور استفاده میکرد و پسر 18 سالهاش از من خواست روند درمان او را متوقف کنم.
- خیر.مگر اینکه دارای وکالتنامه باشند.
- تلاش خواهم کرد تا همه حقایق را به آنها بگویم و از دیگر متخصصان کمک و همفکری بگیرم.
- اگر اعضای خانواده بیمار سرپرست قانونی او هستند، من از خواستههای آنها پیروی میکنم.
آیا برقراری رابطه عاشقانه یا جنسی با بیمار قابل قبول است؟
- بله. شاید قرار است پیوندی آسمانی برقرار شود.
- شما باید بلافاصله رابطه با بیمار را قطع کنید.
- تنها در شرایطی که تمایل متقابل از سمت بیمار وجود داشته باشد و اگر اساس رابطه عشق باشد.
- مدت سی سال است که با یکی از بیماران خود ازدواج کردهام.
- خیر. این وحشتناک و بسیار غیراخلاقی است.
- بیمار آسیبپذیر است، برقراری روابط عاطفی دشوار است و میتواند بیمار را در معرض خطر قرار دهد. بهتر است خط قرمزها رعایت شوند.
- بیماران همیشه میتوانند ادعای سوءاستفاده جنسی داشته باشند و قاضی یا هیئتمنصفه شما را مقصر میدانند.
آیا درصورتیکه برخی از بیماران قدیمی شما مجبور به ترک درمان با شما شوند، بیمههایی را که پرداختی خوبی ندارند، کنار میگذارید؟
- بله. وقتی از ویزیت بیماران ضرر میکنم و نمیتوانم به کارکنانم حقوق بدهم، چارهای ندارم.
- بیماران اغلب به همین دلیل ما را ترک میکنند.
- بیشتر اوقات به ویزیت بیمار ادامه میدادم، اما واقعیت این است که از نظر اقتصادی، متضرر میشوم.
- من هنوز آنها را با نرخهای کاهش یافته که میتوانند از عهده آنها برآیند، ویزیت میکنم.
- خیر. من بیماران جدید را با آن بیمه نامناسب نمیپذیرم ولی برای بیماران سابق، از همان روال استفاده میکنم.
- اگر به دلایل ناشناخته بیمهگذار هزینههای من را تأیید نکند، من قطعاً دیگر با آن بیمهگذار کار نمیکنم ولی با بیماران خود ادامه میدهم چراکه این یک امتیاز است که بتوانم به برخی از همنوعان خود کمک کنم.
- من موظف هستم از این بیماران مراقبت کنم.
آیا بیش از اندازه وخیم نشاندادن شرایط بیمار برای درخواست برخی امکانات یا مجوزها مجاز است؟
- بله. ما در وضعیت وحشتناکی قرار گرفتهایم. من بیماری دارم که به دلیل عدم تأیید آزمایش او از طرف بیمه از بین میرود چراکه بیمهگذار بر این باور است که آزمایش او غیرضروری بوده است. همچنین بیماران دیگری داریم که به دلیل استراتژیهای کاری بیمه به شدت آسیب دیدهاند.
- قوانین بیمارستان و شرکتهای بیمه برای مراقبت از رفاه بیماران وضع نشده است.
- اگر هدف این است که خدمات موردنیاز بیمار را دریافت کنید، پاسخ حتماً مثبت است.
- اگر شرکت بیمه به بیمار آسیب میرساند، وظیفه ما ابتدا در قبال بیمار است.
- خیر. هرکسی که به این مورد بله میگوید باید مجوز خود را از دست بدهد.
- این کار به نوعی دزدی محسوب میشود.
- راههای زیادی برای افزایش هزینه شخص با تغییر اطلاعات صورتحساب وجود دارد.
آیا تا به حال مریضی را که به روند درمان پایبند نیست یا میخواهد از منابع درمانی بیشتر از حد نیاز استفاده کند، کنار گذاشتهاید؟
- بله. عدم پایبندی به درمان به این معنی است که ما درک مشابهی از بیماری نداریم. اگر نتوانیم به درک مشترک برسیم و بیمار به درمان پایبند نباشد، من نمیتوانم خدمات مؤثری ارائه دهم.
- من فکر میکنم عدم پایبندی به درمان از سوی بیمار قطعاً دلیلی برای قطع مراقبت است.
- اگر عدم پایبندی بیمار به روند درمان ریسک دعوی قضایی من را افزایش میدهد و بیمار از پذیرش صحیح درمان خودداری میکند (به جای اینکه توصیههای پزشکی را رعایت کند)، دیگر بیمار را ویزیت نمیکنم.
- خیر. بیمار به روند درمان پایبند نیست و از دستورالعملهای توصیه شده پیروی نمیکند؟ این برای هر بیماری ممکن است پیش بیاید، بنابراین پاسخ منفی است.
- من فقط از ملاقات با یک فرد سودجو سر باز میزنم. البته این موضوع راجع به بیماران نیت. استفاده بیش از حد دلیل ترک بیمار نیست.
- اگر بیمار پایبند به شیوه درمان باشد، او را به صرف استفاده بیش از حد از انواع درمان، کنار نمیگذارم فقط ممکن است بیمار با این کار، درمان نشود.
آیا تا به حال از ترس معتاد شدن بیمار، کمتر از میزان مجاز برای او داروی ضد درد مخدر تجویز کردهاید؟
- بله. ما معمولاً برای درمان درد دارویی کمتر از آنچه باید، تجویز میکنیم زیرا نمیتوانیم آن را اندازهگیری کنیم و همیشه به بیمارانمان اعتماد نداریم.
- معتاد شدن به داروهای مخدر بدتر از احساس درد است. درد کنترل شده جایگزین بهتری است.
- من از مدعیالعموم بیشتر از شکایات بیماران میترسم (در صورت بروز یک اتفاق به دلیل تجویز داروهای مخدر)
- خیر. این امر با استفاده از برخی داروهای ضد درد قابل پیشگیری است.
- به هر بیماری که از درد رنج میبرد باید به اندازه کافی دارو داده شود حتی اگر آن داروها اعتیادآور باشند. نباید به دلیل احتمال بروز اعتیاد بیمار به دارو، کیفیت زندگی بیمار خدشهدار شود.
- اگر به صرف وقوع خطر در آینده، در درمان درد یک بیمار کوتاهی کنیم، مرتکب عملی غیراخلاقی شدهایم.
آیا تا به حال درباره دوست یا همکار پزشک خود که از مشروبات الکلی استفاده میکند یا دچار اختلال رفتاری است، گزارشی دادهاید؟
- بله. اگر آن فرد همچنان در حال انجام آن کار و دچار اختلال رفتاری باشد، من برای ایمنی بیمار گزارش میدهم.
- پزشکانی که دچار اختلال هستند میتوانند باعث آسیب و حتی مرگ بیماران شوند.
- من متوجه شدم که همکارم برای مدت طولانیتر و جدیتر از آنچه که من حدس زده بودم دچار اختلال شده است.
- من مطمئناً ابتدا با آنها صحبت میکنم و به آنها فرصت میدهم که وضعیت را اصلاح کنند.
- خیر. باید این کار را انجام دهم ولی احتمالاً انجام نمیدهم.
- نمیدانم گزارش چنین مواردی آیا واقعاً وظیفه من است یا خیر؟
- فقط اگر بتوانم کاملاً ناشناس بمانم.
آیا ارائه مراقبتهای ویژه به نوزادانی که یا به زودی میمیرند یا در صورت زنده ماندن با معلولیتهای زیادی رو به رو خواهند بود، درست است؟
- بله. پزشک نباید در خصوص کیفیت زندگی خوب یا بد بیماران قضاوت کند. آیا هلن کلر ناشنوا و نابینا کیفیت زندگی نامناسبی داشت؟
- این تصمیم والدین است که بر اساس جلسات خانوادگی و بهترین ارزیابی پزشک گرفته میشود.
- خیر. من مراقبتهای خاصی را برای نوزادانی که دارای اختلالات کشنده هستند، ارائه نمیدهم.
- زندگی بیکیفیت، از مرگ بدتر است.
- فکر میکنم این رفتاری ظالمانه با نوزاد و همچنین والدین است.
- ارائه این گونه مراقبت در این شرایط عاقلانه به نظر نمیرسد.
- تعداد زیادی از نوزادان هستند که در شرایط بد توسط والدینشان رها میشوند.
آیا در شرایط خاص سقط جنین را انجام میدهید، حتی اگر برخلاف باورهای خودتان باشد؟
- بله. در شرایطی که جنین حاصل تجاوز به عنف یا برقراری رابطه جنسی با محارم باشد و همچنین برای نجات جان مادر سقط جنین را انجام میدهم.
- اگر نمیتوانید بیمار را در اولویت قرار دهید، نباید پزشک باشید.
- اگر جنین سالم نباشد یا بارداری برای مادر خطر مرگ به دنبال داشته باشد، فکر نمیکنم سقطجنین کار اشتباهی باشد.
- خیر. اگر با اعتقادات من، اعم از شخصی یا مذهبی مغایرت داشته باشد، من بیمار را به یک همکار مورد اعتماد که در مورد این شرایط تعارض ندارد، ارجاع میدهم.
- مطمئناً پزشک دیگری وجود خواهد داشت که بتواند بدون مغایرت با باورهای خود این عمل را انجام دهد.
اگر مطمئن هستید که یک روش خاص به درمان یک بیمار کمک میکند، آیا بهتر است از خطرات احتمالی آن روش کمتر به بیمار گفته شود؟
- بله. اطلاعات زیاد معمولاً به تصمیمگیری آگاهانه کمک نمیکند، اما اغلب تصمیمگیرندگان را بدون توجه به آنچه که انتخاب میکنند، دچار اضطراب میکند.
- من ترجیح میدهم کاملاً صادق باشم، اما همه بیماران من نه تحصیلات دارند و نه از توانایی فکری برخوردارند تا همه آنچه را که ما به آنها میگوییم درک کنند.
- اگر برای توصیف خطر مصرف آسپرین وقت بگذارید، هیچکس هرگز آن را مصرف نمیکند، درحالیکه برای برخی بیماران میتواند یک داروی نجاتبخش باشد.
- خیر. آیا در صورت عدم تشریح خطرات، رضایت بیمار به شیوههای درمانی را میتوان آگاهانه فرض کرد؟
- مردم مستحق دانستن حقیقت هستند و ما کاری نداریم که چه چیزهایی را درک میکنند یا درک نمیکنند.
- مطمئناً این کار برای شما عذاب وجدان به همراه خواهد داشت.
- من فکر میکنم اگر مزایا بیشتر از خطرات باشد، باید بتوان آن را بیان کرد.
آیا اگر متوجه شوید که قرار است عمل جراحی یک بیمار توسط پزشکی انجام شود که مهارت کمی دارد، به آن بیمار اطلاع میدهید؟
- بله. من برخی اوقات اصرار کردهام بعضی بیماران پزشک خود را تغییر دهند، خصوصاً زمانی که آنها به یک پزشک خطرناک اعتماد میکنند.
- من به بیمار میگویم که آن پزشک کسی نیست که بتوانم توصیه کنم و لیستی از افراد با صلاحیت دیگر را به او میدهم.
- من به بیمار میگویم که اجازه نمیدهم پزشک روی من یا اعضای خانوادهام کار کند.
- خیر. این وظیفه من نیست که شیوههای اعتباربخشی بیمارستان را نادیده بگیرم
- من نمیگویم پزشک نامناسب است مگر اینکه احتمال دهم که میتواند به بیمار صدمه بزنند.
- هر کسی مهارت متفاوتی دارد. اگر پزشک جزو هیئتمدیره باشد، این امر اهمیت بیشتری پیدا میکند.
آیا تجویز دارونما برای بیمارانی که نیازی به درمان ندارند اما بر دریافت دارو اصرار دارند، پذیرفتنی است؟
- بله. دارونما میتواند درمان بسیار قدرتمندی باشد. دارونماها در بیشتر مطالعات توانستهاند عملکرد موفقیتآمیزی داشته باشند.
- اگر بیمار درمان پیشنهادی من را ترک کند و برای معالجه (به عنوان مثال گرفتن دارو) نزد پزشک دیگری برود، ممکن است دارویی را تجویز کنم که نه ضرری و نه ارزش درمانی خاصی برای بیمار داشته باشد.
- شما در حال درمان روانی او هستید و این میتواند مفید باشد و باعث شود احساس بهتری داشته باشد.
- خیر. اگر احساس میکردم که بیمار نیاز به دارو ندارد، صرف نظر از اصرار بیمار، برای او دارویی تجویز نمیکنم.
- من حتی به بیمار اجازه اصرار بیمورد درباره تجویز دارو هم نمیدهم و صریحاً به او میگویم، پزشک دیگری پیدا کند.
- اگر بیمار در وضعیتی است که به نظر من نیاز به درمان ندارد، به او دارویی نمیدهم.
اگر بدانید که وضعیت سلامتی بیمار (به عنوان مثال، بیماری واگیردار او) میتواند به دیگران آسیب برساند، آیا نقض رازداری بیمار قابل قبول است؟
- بله. اگر شخص دیگر نیز بیمار من است، پس من نیز در برابر آن بیمار هم وظیفه دارم!
- اگر بیمار با دوستان خود که ممکن است در معرض خطر ابتلا به بیماری باشند، صادق نباشد، من مطابق دستورالعمل به منظور حفظ امنیت عمومی به CDC اطلاع میدهم.
- تنها درصورتیکه از مسئولانه رفتار نکنند و آن را برای دیگران فاش کنند و به آنها این فرصت را بدهند که از خود محافظت کنند. من از قبل مشاوره حقوقی میخواهم
- خیر. من با بیمار درباره گزینههای او و کار درست صحبت میکردم و از او میخواستم که به من اجازه دهد تا با خانواده یا افراد در معرض خطر که با او در ارتباط هستند، صحبت کنم.
- من مایلم تا جایی که میتوانم از مردم محافظت کنم.
به نظر شما بعد از پذیرفتن دعوت به ناهار نماینده یک شرکت دارویی، میتوان نسبت به محصولات آن شرکت بیطرف بود؟
- بله. یک ناهار دوستانه فرصتی برای پرسیدن سوألات و تحقیق درباره نحوه عملکرد داروها برای بیماران است. روش جایگزین این است که کمی در خصوص داروها مطالعه میکنیم و اثرات داروها را روی بیماران مختلف ارزیابی کنیم.
- من از این باور که ممکن است پزشکان با صرف یک ناهار یا گرفتن یک کتاب یا قلم کادو تشویق به تجویز داروهای خاصی شوند، مشکل دارم.
- اگر به تمام دعوت به رستورانهای شرکتهای مختلف دارویی پاسخ مثبت دهید، این کار باعث میشود که شرایط همه آنها نزد شما یکسان شود و شما بر اساس صلاح بیمار انتخاب مناسب را انجام دهید.
- به نظر من این نگاه که پزشک به صرف دعوت به یک ناهار تجویز خود را تغییر میدهد، توهینآمیز است.
- خیر. من میخواهم باور کنم که بیطرف خواهم بود، اما شواهد نشان میدهد که نمیشود.
- به نظر من نمیتوان بیطرف ماند و این یک شوخی است.
- نه، اگر چند وعده ناهار با نماینده یک شرکت دارویی بخوریم و رابطه دوستانهای با او برقرار کنیم، حتی اگر این فرد هم به من اصرار نکند که از داروهای شرکت آنها استفاده کنم، با این حال باز هم من این کار را میکنم.
آیا تا به حال در مورد گزارش یا بررسی شبهات مبنی بر اینکه یک بیمار قربانی آزار و اذیت خانگی بوده است، دچار تعارض شدهاید؟
- بله. وظیفه من این است که تا آنجا که ممکن است مطمئن شوم که بیماران من در سلامت هستند.
- در برخی موارد گزارش دادن، خسارت بیشتری نسبت به عدم گزارش برای بیمار در پی خواهد داشت. من تجربه گزارش کردن مواردی از خشونت خانگی را داشتهام ولی تحقیقات کامل نبود و بچهها در شرایط بدتری قرار گرفتند.
- من برای گزارش چنین مواردی به چیزی بیش از یک «سوءظن» نیاز دارم. آژانسهایی که این شکایات را بررسی میکنند، از آن نقطه نظری که در حرفه پزشکی به خشونت خانگی نگاه میشود، مسئله را نمیبینند.
- خیر. وقتی با کودکانی که قربانی اذیت و آزار خانگی هستند، مواجه شدید، آمادگی بیشتری برای گزارش این مشکلات در هنگام بروز آنها پیدا میکنید.
- دچار تعارض شدن، امری است بدیهی ولی عدم گزارش قابل توجیه نیست.
- هرگونه شک و شبههای در این خصوص باید گزارش شود، بار اثبات بر عهده سازمانهای مربوطه و سایر طرفهای درگیر است.
- من از ایجاد مشکل برای یک خانواده متنفرم، اما از چشمپوشی از مواردی که احتمال سوءاستفاده جنسی وجود دارد هم متنفرم. بهتر است در این گونه موارد بهتر است اشتباه کرده باشیم تا اینکه درباره گزارش وقوع چنین حوادثی سهلانگاری کنیم.
دیگر دوراهیهای اخلاقی در حرفه پزشکی
- درمان بیماران روانی تا اندازهای که از نظر روحی سالم به نظر برسند و بتوان حکم اعدام را درباره آنها اجرا کرد.
- عدم ادامه درمان زن جوانی که به شدت بیمار بود اما ممکن است پس از شوک سپتیک هنوز زنده بماند اما دچار آسیب مغزی شده باشد.
- عدم شروع دیالیز در بیمارانی که به دلیل مشکلات سلامتی، به پایان عمر خود نزدیک هستند.
- بیمارانی که خواهان درمانهای بیهوده برای خود هستند.
- تداوم درمانهای بیهوده در زمانی که خانواده آن را برای بیمار بدحال یا مرگ مغزی درخواست میکنند.
- بیمار زیر سن قانونی که بیماری او به راحتی قابل درمان است اما سرپرستان او رضایت به درمان نمیدهند.
- سقط جنین یا عدم سقط جنین ناقص
- تصمیمگیری درخصوص یک بیمار با ناراحتی شدید کبدی که از زیر عمل پیوند کبد زنده بیرون نمیآید ولی بدون پیوند هم زنده نمیماند؛ درحالیکه همین کبد پیوندی میتواند یک بیمار کبدی دیگر را که اوضاع بهتری دارد، به زندگی بازگرداند.
- اجبار برای انجام عمل جراحی به منظور نجات جان جنایتکاری که به چندین نفر آسیب رسانده است.
- گزارش عملکرد یک خانواده به خدمات اجتماعی زمانی که والدین نتوانستند دختر 40 ساله خود را که مبتلا به سندرم داون بود، درمان کنند و او را از خانه بیرون کردند.
- مادری که مطمئن نیست پدر نوزاد چه کسی است و در حضور شوهرش، بچه را به دنیا میآورد.
- انجام مراقبتهای ICU برای یک فرد با ناتوانی جسمی شدید که برای پاسخ به سوألات فقط میتواند پلک بزند.
- انتقال بیماران به خانههای سالمندان هنگامیکه نمیخواهند به آنجا بروند. آنها خانه خود را ترجیح میدهند.
روش گزارشگیری برای نظرسنجی اخلاقی Medscape
مجموع پاسخدهندگان؛ 24000 پزشک آمریکایی در 25 تخصص بودند.
کار میدانی توسط Medscape از آگوست تا سپتامبر 2012 انجام شد.
منبع: .medscape
برای مشاهده درصد پاسخ به هر پرسش و انتخاب گزینه مثبت یا منفی به منبع اصلی این متن رجوع کنید.