10 مشکلی که مانع ارتباط خوب پزشک و بیمار می‌شود

Blog Single

ارتباط بهینه میان پزشک و بیمار بخش مهمی از فرایند درمان است. هرچه ارتباط پزشک با بیمار بهتر باشد امکان درمان بیماری برای بیماران و رضایت شغلی بالاتر برای پزشکان وجود دارد. موانع زیادی در برقراری ارتباط خوب بین پزشک-بیمار وجود دارد، از جمله اضطراب و ترس بیماران، سنگینی کار پزشکان، ترس از دعاوی قضایی، ترس از آزار فیزیکی یا کلامی و انتظارات غیرواقعی بیمار. در ادامه همراه مداریو بمانید تا با 10 مورد از دلایل ارتباط ضعیف پزشک-بیمار آشنا شوید.

زوال مهارت‌های ارتباطی پزشکان

معمولاً هرچه بیشتر از دوران تحصیلی دانشجویان پزشکی می‌گذرد مهارت‌های ارتباطی آن‌ها کاهش می‌یابد. پزشکان به مرور زمان تمرکز خود را بر مراقبت کل‌نگر و جامع از دست می‌دهند. به علاوه، قساوت عاطفی و فیزیکی همراه با آموزش پزشکی، به‌ویژه در دوره‌ی اینترنی و رزیدنسی، حس همدلی را سرکوب می‌کند. به تدریج، تکنیک‌ها و پروسه‌ها جایگزین گفتگو می‌شود.

عدم افشای اطلاعات

تعامل پزشک و بیمار یک فرایند پیچیده است و سوء ارتباط یک مشکل بالقوه است. مهارت‌های ارتباطی خوب پزشکان به بیماران اجازه می‌دهد که در بحث‌های مربوط به سلامتی‌شان، خود را واقعاً به عنوان یک مشارکت‌کننده‌ ببینند. این تجربه‌ی فردی که بر بیولوژی بیمار تأثیر می‌گذارد مفهوم «بیولوژی اعتماد به‌ نفس» است که توسط دیوید سوبل توصیف‌شده است. سوبل بر نقش کلیدی درک و برداشت بیماران بر روند بهبود آن‌ها تأکید می‌کند.

رفتار اجتناب‌گرانه‌ی پزشکان

مشاهداتی در مورد پزشکان گزارش‌شده است که از بحث در مورد تأثیرات عاطفی و اجتماعی مشکلات بیماران اجتناب می‌کنند، زیرا وقتی نمی‌توانند این مسائل را مدیریت کنند یا وقت کافی برای انجام این کار ندارند، دچار پریشانی می‌شوند. این وضعیت از نظر عاطفی بر پزشکان تأثیر منفی می‌گذارد و می‌تواند باعث افزایش پریشانی بیماران شود. این رفتار اجتناب‌گرانه ممکن است منجر به عدم تمایل بیماران به افشای مشکلاتشان شود. این امر می‌تواند بهبودی آن‌ها را به تأخیر بیندازد و بر درمان تأثیر منفی بگذارد.

دلسرد کردن از مشارکت

برخی از پزشکان بیماران را از ابراز نگرانی‌، انتظارات و همچنین درخواست برای کسب اطلاعات بیشتر دلسرد می‌کنند. این تأثیر منفیِ رفتار پزشکان، بیماران را از بیان نیاز خود به اطلاعات و توضیحات منصرف می‌کند. بیماران ممکن است احساس ناتوانی و ضعف کنند و نتوانند به اهداف سلامتی خود برسند.

مقاومت بیماران

امروزه، بیماران فهمیده‌اند که آن‌ها دریافت‌کنندگان منفعل درمان نیستند و قادرند در برابر قدرت و اقتداری که جامعه به عنوان متخصص به پزشکان اعطا می‌کند، مقاومت کنند. آن‌ها می‌توانند به طور ضمنی و به طور صریح در برابر مونولوگ انتقال اطلاعات از سمت پزشکان مقاومت کنند. این مقاومت با بازسازی اطلاعات متخصص و ادغام آن با دانشی که از بدن، تجربیات و همچنین واقعیت‌های اجتماعی زندگی‌شان دارند صورت می‌گیرد.

لی و گاروین بیان کرده‌اند که نابرابری، روابط اجتماعی و محدودیت‌های ساختاری ممکن است مهم‌ترین عوامل مؤثر در مراقبت‌های سلامت باشند. این نظریه در مطالعه‌ی آن‌ها نشان داده شد: بیماران زن متعلق به طبقه‌ی اجتماعی-اقتصادی پایین‌تر در منطقه‌ی آپالاچی ایالات‌متحده توصیه‌های پزشکان برای اجتناب از قرار گرفتن در معرض آفتاب را به صورت کامل نپذیرفتند. با در نظر گرفتن فشارهای اجتماعی که پوست برنزه را با زیبایی یکی می‌داند و با وجود آگاهی از خطرات به برنزه کردن خود ادامه دادند.

مهارت‌های ارتباطی ضعیف

مهارت‌های ارتباطی هم شامل سبک و هم شامل محتوا است. مهارت گوش دادن با توجه، همدلی و استفاده از سؤالات دارای پایان باز چند نمونه از مهارت‌های برقراری ارتباط است. بهبود ارتباط پزشک-بیمار معمولاً درگیری و مشارکت بیمار در درمان و پایبندی به درمان توصیه‌ شده را افزایش می‌دهد؛ بر رضایت بیمار، پایبندی و استفاده از مراقبت‌های سلامت تأثیر می‌گذارد؛ و کیفیت مراقبت و نتایج را بهبود می‌دهد.

اعلام خبرهای بد به بیماران تکلیفی پیچیده و چالش‌برانگیز در حرفه‌ی پزشکی است. برقراری رابطه به‌ ویژه در هنگام اعلام خبرهای بد بسیار مهم است. فاکتورهای مهم شامل درک دیدگاه‌‌های بیماران، به اشتراک گذاشتن اطلاعات و آگاهی از دانش و انتظارات بیماران است. سوء ارتباط پیامدهایی جدی دارد، زیرا ممکن است مانع از درک بیماران، انتظارات آن‌ها از درمان یا مشارکتشان در برنامه‌ریزی درمانی شود. به‌علاوه، سوء ارتباط، رضایت بیمار از مراقبت‌های پزشکی، سطح امیدواری و سازگاری روانی متعاقب او را کاهش می‌دهد.

بیل و همکاران گزارش کردند که بیماران اغلب پزشکان خود را به‌عنوان یکی از مهم‌ترین منابع پشتیبانی روانی خود تلقی می‌کنند. همدلی یکی از قدرتمندترین راه‌های ارائه‌ی این حمایت روانی به منظور کاهش احساس انزوای بیماران است.

کمبودآموزش برقراری ارتباطات

پزشکان با مهارت‌های ارتباطی عالی و بی‌نقص متولد نمی‌شوند، زیرا استعدادهای ذاتی متفاوتی دارند؛ اما می‌توانند ارتباط خوب پزشک-بیمار را درک کنند، این مهارت‌ها را یاد بگیرند و تمرین کنند. اگر پزشکان انگیزه و مشوق کافی برای خودآگاهی، خودپایشی و آموزش داشته باشد قادر به اصلاح سبک ارتباطی خود هستند.

مشخص‌ شده است که آموزش مهارت‌های برقراری ارتباط باعث بهبود ارتباط پزشک-بیمار می‌شود. با این‌ حال، این رفتارهای بهبودیافته ممکن است به ‌مرور زمان دچار زوال شود؛ بنابراین تمرین مهارت‌های جدید و دریافت بازخورد منظم در مورد آن رفتار اکتسابی، اهمیت دارد.

ضعف ارتباط مبتنی بر همکاری

ارتباط مبتنی بر همکاری یک رابطه‌ی متقابل و پویا است که شامل تبادل اطلاعات دو طرفه است. در یک دنیای ایدئال، پزشکان باید برای فراهم کردن بهترین خدمات درمانی با بیماران خود همکاری کنند زیرا پزشکان تمایل دارند بر اساس ارزیابی‌های سریع که ممکن است سوگیرانه باشند تصمیم‌گیری کنند. این امر متضمن این است که پزشکان برای ارائه‌ی گزینه‌های درمانی و بحث در مورد آن‌ها با بیماران وقت بگذارند یا فرصت‌هایی برای این کار فراهم کنند و مسئولیت و کنترل موقعیت را با بیماران تقسیم کنند.

در این رویکرد، پزشک بحث و مذاکره با بیماران را تسهیل می‌کند، گزینه‌های درمان ارزیابی می‌شود و این گزینه‌ها متناسب با شرایط و نیازهای بیماران و نه طبق یک پروتکل استاندارد تعیین می‌شود. گزینه‌های مراقبتی باید با مشارکت بین پزشک و بیمار انتخاب شود و انتظارات بیمار، ترجیحات بیمار در مورد نتیجه، سطح پذیرش ریسک و هر هزینه‌ی مرتبط برای به حداکثر رساندن پایبندی و اطمینان از کسب بهترین نتیجه را لحاظ کند.

مدیریت تعارض

فئودنر شرایطی را توصیف کرده است که در آن علت تعارضات و درگیری‌ها بیان نمی‌شود. در مطالعه‌ی او منبع اصلی تعارض اغلب ناگفته می‌ماند و در نتیجه برای یک یا حتی هر دو طرف دعوا غیرواضح یا مجهول بود که منجر به تعارض و اختلاف می‌شد. تعارض اغلب وضعیتی چالش‌برانگیز است زیرا می‌تواند احساس درماندگی، کلافگی، سردرگمی، عصبانیت، عدم اطمینان، ناکامی یا غم و اندوه را برانگیزد. پزشک باید این احساسات را تشخیص داده و مهارت‌هایی برای شناسایی پاسخ‌های مشکل‌ساز در بیمار یا خودش کسب کند تا بتواند از موقعیت تنش‌زدایی کند و مشکلات روابط را به یک موفقیت بالینی تبدیل کند.

علاوه بر به حداقل رساندن رفتار اجتناب‌گرانه، که بیماران را از بیان نظراتشان باز می‌دارد، ارتباط مؤثر پزشک و بیمار باید شامل گفتگوی سازنده باشد. در ارتباط مؤثر، دیدگاهی که متعصبانه به اعتقادات خود مطمئن است با رویکردی اکتشافی‌تر که تلاش می‌کند موقعیت را از دیدگاه یک نفر دیگر درک کند، جایگزین می‌شود.

باورها در مورد سلامتی

باورها و ارزش‌ها بر ارتباط و تعامل پزشک-بیمار تأثیر می‌گذارند. باورهای واگرا و متفاوت می‌توانند از طریق درمان‌های جایگزین، ترس از سیستم درمانی یا بی‌اعتمادی به درمان‌های تجویزشده، بر مراقبت‌های سلامت تأثیر بگذارند. این شکاف ادراکی ممکن است بر تصمیمات درمانی تأثیر منفی بگذارد و بنابراین ممکن است با وجود درمان مناسب بر نتایج درمان بیمار تأثیر بگذارد. اگرچه پزشکان از یک مدل زیست پزشکی برای درک بیماری استفاده می‌کنند، اما باورها و ارزش‌های بیمار تحت تأثیر عوامل اجتماعی و رفتاری و همچنین بیولوژی یا آناتومی قرار دارند.

شناسایی و پرداختن به موانع و مزایای درمان برای بهبود پایبندی بیمار به طرح درمانی-از طریق مطمئن شدن از درک مزایا و اهمیت درمان- بسیار مهم است. پزشکان باید معنای عملکردی بیماری و همچنین معنای رابطه‌ای و معنای نمادین آن از دیدگاه بیماران را درک کنند، سپس خلاصه‌ای از این اطلاعات و همچنین دیدگاه خود از مشکل را به بیمار بگویند و در آخر، از بیمار بخواهند که مطالب گفته‌شده را خلاصه کند. توافق بین پزشک و بیمار متغیری کلیدی است که نتیجه را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

نتیجه

ارتباط پزشک-بیمار یکی از مؤلفه‌های اصلی فرآیند مراقبت‌های سلامت است. پزشکان از لحاظ احترام و قدرت جایگاه ویژه‌ای دارند. ارتباط مؤثر پزشک و بیمار می‌تواند منبع انگیزه، مشوق، اطمینان خاطر و حمایت باشد. یک رابطه‌ی خوب پزشک-بیمار می‌تواند رضایت شغلی را افزایش دهد و اعتماد به‌ نفس، انگیزه و دیدگاه مثبت بیماران از وضعیت سلامتشان را تقویت کند که ممکن است نتایج سلامتی آن‌ها را تحت تأثیر قرار دهد.

پزشکانِ دارای مهارت‌های ارتباطی و بین فردی زودتر می‌توانند مشکلات را تشخیص دهند، می‌توانند از بحران‌های پزشکی و مداخلات پرهزینه جلوگیری کنند و پشتیبانی بهتری به بیماران خود ارائه دهند.

با دوستانتان به اشتراک بگذارید:

مقالات مرتبط: