چرا پزشکان به هوش هیجانی نیاز دارند؟
دانشآموزان برای اینکه بتوانند هرسال جزء افراد برتر مدرسه باشند و وارد دانشکدهی پزشکی و سپس دورههای رزیدنتی شوند باید بر رشد شناختی خود، ازجمله رشد مهارت حفظ کردن و مهارت تداعی (توانایی ساختن پیوندهای ارتباطی بین چیزهای مختلف) تمرکز کنند. معمولاً آنها تمرکزی روی رشد عاطفی مانند رشد خودآگاهی و خودتنظیمی ندارند یا زمانی برای آن ندارند.
در ادامه همراه مداریو بمانید تا با 9 دلیل نیاز پزشکان به هوش هیجانی آشنا شوید.
-
فرسودگی شغلی
آکادمی ملی پزشکی آمریکا اعلام کرد که بیش از نیمی از پزشکان ایالاتمتحده علائم فرسودگی شغلی را نشان میدهند؛ فرسودگی شغلی سندرمی است که با «درجهی بالایی از خستگی عاطفی و حس پایین بودن دستاوردهای شخصی» شناخته میشود.
فرسودگی شغلی یکی از ریشههای اصلی خطاهای پزشکی، پروندههای قصور پزشکی، شکایتهای بیمار و همچنین افسردگی، مصرف مواد مخدر، خودکشی و مشکلات دیگری در پزشکان است.
اگرچه تمرکز اصلی این مقاله روی پزشکان است، اما مطالعات روی پرستاران شیوع فرسودگی شغلی و افسردگی را به همین نسبت بالا نشان میدهد. مطالعهای روی حدود 68000 پرستار در سال 2007 گزارش داد که 35 درصد پرستاران بیمارستانها، 37 درصد پرستاران خانههای سالمندان و 22 درصد پرستارانی که در محیطهای دیگر کار میکنند، درجهی فرسودگی عاطفی بالایی دارند.
-
فشار لحظهای
پزشکان در طی روز در حال تصمیمگیری در مورد مرگ و زندگی هستند. جایی که تصمیمهای حیاتی باید در لحظه گرفته شود، فشار روانی زیادی وجود دارد. یک اشتباه میتواند به معنای مرگ بیمار باشد. در بیشتر مشاغل، یک اشتباه چنین عواقب شدیدی ندارد. فقط چند حرفهی دیگر مثل پلیس، آتشنشانی، کنترل ترافیک هوایی و خلبانان با چنین فشار لحظهای روبرو هستند.
-
نقاط کور
همهی ما نقاط کوری داریم اما اگر ندانیم چه هستند منجر به ضعف میشود. مارشال گلداسمیت، یکی از مربیان شغلی ارشد میگوید «بر اساس تجربهی من 70 درصد مردم فکر میکنند که جزء 10 درصد برتر هستند». این یک نقطهی کور بزرگ است. با استفاده از کوچینگ هوش هیجانی، انجام ارزیابی و مصاحبه میتوانید نقاط کور خود را مشخص کنید و شروع به نور تاباندن به آنها کنید.
-
عقدهی قهرمان
برای تبدیل شدن به پزشک، افراد مجبور بودهاند فداکاریهای چشمگیری را در طول سالیان زیاد انجام دهند؛ یک پزشک متخصص 10 تا 12 سال تحصیل و دوره رزیدنتی داشته است. پزشکان مجبور بودهاند در طول تحصیل جزء نفرات اول کلاس خود باشند و به اینکه باهوشترین فرد حاضر در اتاق باشند، عادت کردهاند. آنها به هوش خود و اطمینانشان به هوش و مهارت حل مسئله مفتخرند. درنتیجه، برای پزشکان دشوار است که احساس خطاپذیری کنند و فرضیهها و تصمیمهای خود را ارزیابی و بازبینی کنند. راحتتر است که تصور کنند تصمیم آنها همیشه تصمیم درست است. این اعتقاد در طول سالهای مدرسه که پاسخهای آنها معمولاً پاسخهای صحیح بوده، تقویتشده است؛ اما هنگام کار کردن با وجود فرسودگی شغلی، ممکن است دیگر باهوشترین فرد نباشند.
-
سرخوردگی و بدبینی
معمولاً برای پزشکان در سنین خاصی بحران هویت رخ میدهد. پس از دههها به تأخیر انداختن ارضای امیال و خواستهها، سرگرمی و معاشرت به خاطر حرفهی آرمانیشان، زندگی روزمره برایشان دلگیر کننده میشود. گذراندن زمان کمتر با خانواده و افزایش تنشهای خانوادگی ناشی از آن را اگر اضافه کنید منجر به نارضایتی و پرسش این سؤال میشود «آیا این همان چیزی بود که میخواستم؟»
-
آموزشهای سنتی محور
پژوهشهای جدید در زمینهی یادگیری و علوم اعصاب نشان میدهد افراد با داشتن استراحت کافی، خواب کافی و تمرکز بهتر یاد میگیرند اما این یافتهها در آموزش پزشکان به کار گرفته نمیشود. مدیر یک برنامهی رزیدنتی معتبر اظهار داشت: «ما محیطی خسته و فرسوده داریم». پزشکان قدیمی مجبور بودهاند ساعتهای کاری طولانی و کمخوابی را تحمل کنند و انتظار دارند رزیدنتهای جدیدشان عین آنها این شرایط را تحمل کنند (ناهار، در آسانسور و در مسیر رفتن به یک جلسه یا در زمان ویزیت بیماران خورده شود. در صورت کشیک بودن، یکی دو ساعت خواب باید کافی باشد). حوزهی آموزش پزشکی به تازگی شروع به پذیرفتن برخی تغییرات کرده و برخی دورههای رزیدنسی در مورد هوش هیجانی، استراتژیهای مقاومت و تابآوری به پزشکان آموزش داده میشود.
-
عوامل محیطی
در کتاب فرسودگی شغلی پزشکان، الاسود، نادلر و قصوب (2017) مهمترین عوامل محیطی شناساییشده توسط پزشکان که منجر به فرسودگی میشود را بیان کردند
الف. مسئولیتهای اداری زیاد
ب. ساعات کاری زیاد
ج. بالا نبودن درآمد
د. احساس بیاهمیتی
ه. کامپیوتری شدن فزایندهی حرفهی پزشکی
ر. بیماران بدقلق و ناخوشایند
ز. ویزیتهای زیاد روزانه
-
پزشک «ترموستات عاطفی» تیم
خلق و منش پزشک بیش از آنچه تصور شود بر افراد تیم تأثیر میگذارد. 50 تا 70 درصد از جو تیم تحت تأثیر رهبر تیم است. اگر رهبران آرام و مسئولیتپذیر باشند، تیمشان نیز چنین است؛ اگر آنها بیحوصله، دچار استرس و تحریکپذیر باشند، تیم نیز همینطور خواهد بود. در سلسله مراتب بیمارستان، پزشک حتی ممکن است تأثیر بیشتری بر جو تیم جراحی یا اورژانس بگذارد. خلقوخوی پزشک مسریترین خلق در محیط درمان است.
-
خستگی از تصمیمگیری
در دنیای امروز همهی ما «دیوانهوار مشغولیم». برخی این محیط را ووکا (VUCA) نامیدهاند که مخفف بیثبات، غیرقطعی، پیچیده و مبهم است. برای برجسته بودن، فرد باید بتواند با حداکثر اطلاعات و دانشی که میتواند به دست بیاورد، تصمیمات لحظهای مؤثری بگیرد. مسئله، دستیابی به ورودیِ دقیق برای بهبود خروجی است. هوش هیجانی با شناخت از خود و ارزیابی سریع دیگران باعث تصمیمگیری بهتر میشود. در جهان ووکا، برای اینکه ممتاز و برجسته باشید باید سریع ارزیابی کنید و سریع تطبیق پیدا کنید.
آنچه در مورد هوش هیجانی میدانیم
- آیندهی خوبی برای استفاده از سیستمهای آموزشی مبتنی بر هوش هیجانی به منظور توسعه و بهبود مهارتهای ارتباطی وجود دارد.
- مطالعه روی 2800 پزشک «نخبه» نشان داد که 75 درصد موفقیت یک فرد تابعی از هوش هیجانی است؛ فقط 25 درصد از موفقیت منعکسکنندهی صلاحیت تکنیکی است. آموزش مدیران با استفاده از ترکیب هوش هیجانی، تکنیکهای مراقبت از خود و مهارتهای راهبری میتواند مداخلهای مؤثر در مبارزه با فرسودگی شغلی در دورههای رزیدنسی باشد.