ده نکته که مرا تبدیل به یک پزشک راضی کرد
فرسودگی شغلی به عنوان خستگی عاطفی، احساس بدبینی و تنهایی و احساس بیثمر بودن در کار تعریف میشود. متضاد فرسودگی شغلی، مشارکت است- یک احساس رضایتمندی و پیاپی از موفقیت که با نیرومندی، فداکاری و درک زیاد همراه است. مدتهاست چنین پزشکی را در بیمارستان ندیدهام.
من یک متخصص مغز و اعصاب هستم که به مدت 25 سال در محیطهای دانشگاهی و بیمارستانهای عمومی کار میکنم. من هم بیماران را ویزیت سرپایی میکنم و هم با دو بیمارستان به عنوان سرپرست بخش درمانی فعالم.
زمانی دریافتم که اشتیاق کمتری نسبت به انجام فعالیتهای پزشکی دارم. همیشه عجله داشتم که به موقع به کارهایم برسم، پروندههای الکترونیکی را تکمیل کنم، به تماسهای تلفنی ضبط شده بیماران رسیدگی کنم و همین طور ایمیلها، اطلاعرسانی نتایج آزمایشها، فرمهای از کارافتادگی، مجوزهای قبلی برای MRI ها و داروها و درخواستهای داروخانه را تکمیل کنم.
هدفم گرفتن امتیاز رضایت بیمار در سایتهای نظرسنجی بود. نمرات اولیه من بسیار بد بود. بیماران از زمانهای انتظار طولانی و تأخیر در پاسخگویی به تماسها ناراضی بودند و احساس میکردند نسبت به نگرانیهای آنها بیتفاوت هستم. من آن پزشک دلسوز و پرکاری نبودم که فکر میکردم و هر روز در آینه میدیدم. برای اولین بار برای بهتر شدن اوضاع راههای دیگری نظیر شرکت در کلاسهای MBA و گرفتن کار به صورت تمام وقت را امتحان کردم.
اما اعتراف میکنم که کارم را دوست دارم. حداقل در بیشتر مواقع آن را دوست دارم. من عاشق وقتهایی هستم که بیماران نفس راحتی میکشند وقتی میشنوند لرزش دستهایشان ناشی از بیماری پارکینسون نیست یا احساس فراموشی آنها به دلیل افسردگی است و نه ابتلا به بیماری آلزایمر. من عاشق این هستم که دانش خود را به روز نگه دارم و افتخار میکنم که حرفه قابل احترام و درآمد خوبی دارم.
من پزشکی هستم که اغلب از کارم احساس رضایتمندی دارم. با وجود خستگی ناشی از کار میدانم که چیزی ارزشمندتر از درمان و کمک به بیماران وجود ندارد. من همیشه فکر میکردم کار خود را به بهترین نحو انجام میدهم اما بازخورد بیماران چیز دیگری میگفت. احتمالاً هنگامی که در حال ویزیت بیماران به صفحه کامپیوتر نگاه میکردم، از زبان بدن من بد برداشت شده بود چراکه بیماران فکر میکردند نسبت به حرفهای آنها بیتوجه هستم و آنها انتظار داشتند زمانی که با من صحبت میکردند، به چشمهایشان نگاه کنم. در واقع من باید هم مدارک الکترونیکی بیماران را تکمیل میکردم و هم این احساس را در آنها به وجود میآوردم که سراپا در حال گوش دادن به حرفهای آنها هستم.
اگر شما هم جزو 60 درصد پزشکانی هستید که علائم فرسودگی شغلی را تجربه کردهاید، در ادامه به ده راهکاری که برای کاهش حس نارضایتی بیماران و افزایش مشارکت و قدرشناسی آنها در طی جلسات ویزیت بالینی انجام دادهام، توجه کنید.
- بیماران در یک کارت یا کاغذ سه سوال از پزشک میپرسند. ما باید مطمئن شویم به هر سه پرسش بیمار، پاسخ درخور داده باشیم چراکه با این کار دیگر سؤالی برای بیمار باقی نمیماند و به ابهامات او رسیدگی میشود.
- قانون دو دقیقه. من دو دقیقه اول جلسه ویزیت بیمار را با تماس مستقیم چشمی سپری میکنم و سعی میکنم درحالی که از بیمار میخواهم مشکل خود را برایم تعریف کند، حرفش را قطع نکنم.
- بعد از چند دقیقه گوش دادن. از او اجازه میگیرم تا برای یادداشتبرداری به سراغ کامپیوتر بروم.
- مطمئن میشوم که بیمار از نظر پزشکی در مکان مناسب قرار دارد. من نظرات ناامیدکننده را از سیستم مدارک پزشکی الکترونیکی حذف میکنم. از بیمار تشکر میکنم که درمان خود را به من سپرده و از طرق مختلف تا رفع کامل مشکلش با من در تماس بوده است.
- نقاط قوت سیستم مدارک پزشکی الکترونیکی را بهینه سازی کنید. سیستم مدارک پزشکی الکترونیکی میتواند دادههای سایر پزشکان و نتایج آزمایشها را جمعآوری کرده و به عنوان یک ابزار آموزشی عمل کند. از این سیستم برای نشاندادن تصاویر و گزارشهایی به بیمار، افزودن مقالات پزشکی، یافتن منابع آنلاین برای تجهیزات ورزشی، برگزاری دورههای مراقبتهای بهداشتی خواب و غیره استفاده کنید.
- من تمام جلسات ویزیت بیماران را با این سؤال به پایان میرسانم که «آیا مورد دیگری هست که بتوانم کمک کنم؟» در چنین مواقعی، عموماً پاسخ بیمار مثبت است.
- پیش از خروج بیمار از اتاق، تمام کارهای مربوط به او را به پایان برسانید. یادداشتها، نسخه و دستورالعملهای درمانی را پیش از اینکه بیمار از اتاق خارج شود، تکمیل کنید.
- من اغلب جلسات ویزیت بیماران را با این جمله به پایان میرسانم که آیا میتوانم شما را در آغوش بگیرم؟ در آغوش کشیدن بیمار احساس خوبی از همدلی و حمایت را به او منتقل میکند. بهتر است برای رعایت حریم شخصی افراد قبل از این کار، از وی کسب اجازه کنید. معمولاً ارتباط صمیمانه با افراد مسن و مردان سادهتر از زنان جوان است. در آغوش کشیدن بیماران میتواند صمیمت را بیشتر کند و مشکلات ناشی از بیماری را برای بیماران کاهش دهد.
- اگر بیمار در پایان ویزیت لبخند رضایت بر چهره دارد، از او بخواهید که فرم نظرسنجی را تکمیل کند. همچنین میتوانید او را راهنمایی کنید که در سیستم رتبهبندی آنلاین نظر خود را بنویسد.
- من با یک برنامه فشرده ورزشی، انعطافپذیری خود را نسبت به جلسات ویزیت بیماران حفظ میکنم. من مربی تناسباندام شدم و هفتهای سه تا چهار کلاس کار با دوچرخه سالنی دارم. علاوه بر مزایای شخصی که از ورزش کردن میبرم، تدریس، من را به یکی از طرفداران ورزش با بیماران تبدیل کرده است.
از آنجا که بعید است پرونده پزشکی الکترونیکی و معیارهای کیفیت مبتنی بر نظرسنجی از بیمار به این زودیها حذف شود، من یاد گرفتهام که از آنها برای تبدیل شدن به یک پزشک بهتر استفاده کنم. تمرکز من بیشتر بر مهارتهای ارتباطی، حضور فیزیکی و احساسی، گوش دادن و توضیح برنامههای ارزیابی و درمان است و این امر باعث بهبود رضایتمندی بیماران شده است.
تماس فیزیکی من را بیشتر از بیمارانم تغییر داده است. من تنها با یک رفتار کوچک دوستانه، از بیتفاوتی به عشق و علاقه به بیماران رسیدهام.
اینکه پیشبینی میکنم که در انتها بیماران را در آغوش میکشم، به من کمک میکند تا نسبت به آنها احساس بهتری داشته باشم و تنها برای شنیدن علائم بیماری با آنها ارتباط برقرار نکنم. حتی اگر ما حقایق تلخی را در ارتباط با تشخیص بیماری، درمان یا تغییرات ضروری در شیوه زندگی بیماران با آنها به اشتراک بگذاریم، با انجام یکسری کارها، بیماران ما را نیز در تمام این موارد شریک و همدرد خواهند دانست.