ارتقاء فراشناخت در دانشجویان پزشکی
با وجود موفقیت تحصیلی برای ورود به دورههای تحصیلی مانند دانشکده پزشکی یا دانشکده دندانپزشکی، هنوز دانشجویانی وجود دارند که از مهارتهای فراشناخت برای مقابله با چالشهای علمی دورههای تحصیلی برخوردار نیستند. در این مطلب دکتر لزلی هافمن در مورد تعاملات خود با دانشجویان پزشکی صحبت میکند و دادههایی را که در مورد استراتژیهای مطالعه و عملکرد دانشجوها در امتحانات جمعآوری کرده با ما در میان میگذارد.
شروع تحصیل در دانشکده پزشکی میتواند برای دانشجویان پزشکی دورهی چالشبرانگیزی باشد. همانطور که انتظار میرود، بیشتر دانشجویان پزشکی افراد فوقالعاده باهوش و درخشانی هستند. این به معنای آن است که بسیاری از آنها برای داشتن عملکرد خوب مجبور به تلاش و مطالعهی خیلی زیادی نبودند. در نتیجه، برخی از دانشجویان پزشکی بدون استراتژیها و عادتهای مطالعهی مشخصی وارد دانشکدهی پزشکی میشوند که باعث میشود برای هماهنگی با سرعت و دشواری تکالیف دانشکدهی پزشکی، تحت فشار قرار بگیرند.
چیزی که نگرانی بیشتری ایجاد میکند این است که بسیاری از دانشجویان پزشکی تا قبل از عملکرد ضعیف در یک امتحان، تشخیص نمیدهند که با مطالعه صحیح آشنا نیستند.در این مقاله دربارهی برخی از دلایل ارزیابی دست بالای دانشجویان از عملکرد خود و اینکه چگونه مهارتهای فراشناختی دانشجویان میتواند به بهبود مهارت خودارزیابی و بهبود عملکرد آنها کمک کند، صحبت میکنم.
فراشناخت «تفکر در مورد تفکر» (یا دانستن دربارهی دانستن) است که به افراد اجازه میدهد تا دانش، مهارتها یا عملکرد خود را پایش کنند و قضاوت دقیقی در مورد آنها داشته باشند. نداشتن آگاهی از فراشناخت میتواند منجر به اعتماد به نفس بیش از حد در مورد دانش یا تواناییهای فرد و ناتوانی از شناسایی زمینههای ضعف شود. در پزشکی، داشتن مهارتهای فراشناختی برای نظارت پزشکان بر عملکرد خود و شناسایی زمینههای ضعف که میتواند منجر به خطاهای پزشکی و در نتیجه آسیب رساندن به بیماران شود، بسیار حیاتی است. متأسفانه، مطالعات نشان داده است که بسیاری از پزشکان توانایی محدودی در ارزیابی عملکرد خود دارند (دیویس و همکاران، 2006).
فقدان آگاهی فراشناختی در بین پزشکان، ضرورت آموزش و ارزیابی مهارتهای فراشناختی توسط دانشکدههای پزشکی را نشان میدهد تا به این ترتیب دانشجویان پزشکی بتوانند نحوهی پایش و ارزیابی عملکرد خود را بیاموزند.
در دورهی آناتومی ماکروسکوپیک، من از یک تمرین «تأمل هدایتشده» که برای معرفی فرایندهای فراشناخت طراحی شده، استفاده میکنم. در این تمرین از دانشجویان میخواهم که در مورد استراتژیهای مطالعهی خود در آمادگی برای اولین امتحانشان و فکر کنند. تمرین تأملی شامل دو قسمت است: تأمل قبل از امتحان و تأمل پس از امتحان.
تأمل قبل از امتحان از دانشجویان میخواهد که زمینههایی را که احساس میکنند بیشترین آمادگی را در آنها دارند (یعنی نقاط قوت) و زمینههایی را که تصور میکنند کمترین آمادگی را در آنها دارند (یعنی نقاط ضعف) شناسایی کنند. به علاوه، از دانشجویان خواسته شد که سطح اعتماد به نفس خود در مورد امتحان را ارزیابی کرده و عملکرد مورد انتظارشان در آزمون پیش رو را پیشبینی کنند.
دانشجویان تأمل پس از امتحان را بعد از دریافت نمرات امتحان خود تکمیل کردند. این بخش از تمرین فراشناخت از آنها میخواست که در مورد تغییراتی که قصد دارند بر اساس عملکردشان در آزمون در استراتژیهای مطالعهی خود ایجاد کنند، صحبت کنند.
تجزیه و تحلیل من از نظرات تأمل قبل از امتحان نشان داد که دانشجویانی که پایینترین نتیجه را گرفتند (یعنی آنهایی که در آزمون قبول نشدند) اغلب نسبت به دانش خود اعتماد به نفس نسبتاً بالایی داشتند و پیشبینی میکردند که عملکرد خوبی خواهند داشت و در حین امتحان بود که متوجه شدند اصلا آماده نیستند.
این توهم آمادگی ممکن است در نتیجهی استفاده از استراتژیهای مطالعهی ناکارآمدی باشد که به دانشجویان حس یادگیری کاذب میدهند. چنین استراتژیهایی غالباً شامل فعالیتهای منفعلانه مانند بازخوانی یادداشتها یا نگاه کردن به فلشکارتها است. در مقابل، هیچ یک از دانشجویانی که بالاترین عملکرد را داشتند، نمرهی امتحان خود را بیش از حد تخمین نزدند. در واقع، بسیاری از آنها عملکرد خود را بسیار دست کم گرفته بودند.
تجزیه و تحلیل کیفی پاسخ دانشجویان در تأمل پس از امتحان نشان داد که بسیاری از دانشجویان دارای عملکرد پایین قصد داشتند تا قبل از آزمون بعدی تغییراتی اساسی را در استراتژیهای مطالعه خود ایجاد کنند. چنین تغییراتی شامل استفاده از منابع مختلف، تمرکز بر محتوای متفاوت یا گنجاندن استراتژیهای یادگیری فعالانهتر مانند ترسیم ذهنی بود. این نشان میدهد دانشجویان دارای عملکرد پایین تا بعد از نتیجهی ضعیف در امتحان متوجه نشده بودند که استراتژیهای مطالعهی آنها ناکارآمد است.
بنابراین چگونه میتوانیم به عنوان مربی، آگاهی فراشناختی دانشجویان پزشکی (یا هر دانشجویی) را بهبود بخشیم تا آنها را قادر به تشخیص ضعفهای خود قبل از گرفتن نتیجهی ضعیف در یک امتحان کنیم؟
برای پاسخ به این سوال، من به دانشجویان دارای بالاترین عملکرد در کلاس متوسل شدم تا ببینم آنها چه کار متفاوتی انجام دادند. تجزیه و تحلیل من از پاسخهای این دانشجویان نشان داد که آنها تمایل دارند با ارزیابی مستمر دانش خود در حین مطالعه، بر پیشرفت خود نظارت کنند. آنها این کار را با انجام فعالیتهای خودارزیابی یا با استفاده از بانک سوالات یا صرفاً با تلاش برای به یاد آوردن اطلاعاتی که تازه خوانده بودند انجام دادند. آنها همچنین به دفعات بیشتری با همتایان خود مطالعه میکنند که به آنها امکان میدهد به نوبت از یکدیگر امتحان بگیرند. کار با همتایان همچنین در مورد اینکه چه اطلاعاتی مرتبط تر و مهمتر است، بازخوردهایی به دانشجویان میدهد، در نتیجه آنها درگیر جزئیات فرعی و نامربوط نمیشوند.
یک تکنیک دیگر برای بهبود مهارتهای فراشناخت استفاده از استراتژی فکر کردن با صدای بلند است که در آن فراگیران فرایند تفکر خود را به بیان در میآورند تا زمینههای ضعف یا بدفهمی را بهتر شناسایی کنند. استراتژی دیگر استفاده از نظمدهندههای گرافیکی مثل چارتها، جداول، نمودارها و غیره است؛ در این تکنیک فراگیران نمایشی بصری اطلاعات را برای افزایش درک خود از روابط بین آنها و فرایندها مربوطه ایجاد میکنند (کولبرت و همکاران، 2015).
در نهایت، هدف از ارتقاء مهارتهای فراشناختی دانشجویان پزشکی این است که اطمینان حاصل شود این دانشجویان به پزشکان شایستهای تبدیل میشوند که قادرند نقاط ضعف خود را شناسایی کنند، برنامهای برای رفع کمبودها ایجاد کنند و پیشرفت خود در راه رسیدن به اهداف یادگیریشان را پایش و ارزیابی کنند. چنین مهارتهایی برای حفظ صلاحیت پزشکان در محیط همیشه در حال تغییر مراقبتهای سلامت، ضروری است.